مروری بر فیلمهای میلیاردی سینمای ایران نکات جالب توجهی را نمایان میکند. جز «درباره الی» و «ملک سلیمان» بقیه فیلمهای میلیاردی کمدی بودهاند. محمدرضا گلزار با 3فیلم «توفیق اجباری»، «آتشبس» و «دو خواهر» پولسازترین بازیگر سینمای ایران است. مروری بر فیلمها نشان میدهد که استفاده از بازیگران پولساز، در کنار اتخاذ لحن کمدی جزو فاکتورهای تاثیرگذار در رسیدن به فروش میلیاردی بوده؛ هرچند این فرمول این روزها دیگر مثل سابق جواب نمیدهد. اغلب فیلمهای این فهرست، در زمان اکرانشان موفق شدهاند جریانی به راه انداخته و توجه مردم را به خود جلب کنند؛ جریانی که حالا به دلیل تکرار بیش از حد و فاقد خلاقیت و مایههای امتحان پس داده، دیگر به سختی شکل میگیرد.
آتشبس: اولین فیلم سینمای ایران که در تهران فروشش از یک میلیارد گذر کرد. «آتشبس» سال85 اکران شد، دربحبوحه برگزاری مسابقات جامجهانی فوتبال 2006 آلمان؛ زمانی که گفته میشد توجه عمومی معطوف به جامجهانی است و هیچ فیلمی در چنین شرایطی نمیتواند خوب بفروشد. «آتشبس» اما با استقبال گرمی مواجه شد؛ یک کمدی رمانتیک که قواعد این نوع فیلمها (که امثالش در هالیوود فراوان ساخته میشود) را رعایت کرده بود. «آتشبس» با به تصویر کشیدن لجو لجبازی یک زوج جوان به نوعی تداعیکننده فیلم «آقا و خانم اسمیت» نیز بود. حال و هوای طنزآمیز «آتشبس» با اجرای محمدرضاگلزار و مهناز افشار خوب از کار درآمده بود. «آتشبس» در حالی بیش از یک میلیاردتومان فروش کرد که فیلم دوم جدول گیشه در آن سال تقریبا نصف این ساخته تهمینهمیلانی فروخته بود. اگر سیدی قاچاق فیلم وارد بازار نمیشد، فروش فیلم بالاتر هم میرفت. اولین فیلم میلیاردی سینمای ایران یک اثر تجاری خوش ساخت و آبرومند بود.
اخراجیها: اولین ساخته بلند سینمایی مسعوددهنمکی پس از نمایش جنجالی در جشنواره فیلم فجر در اولین فرصت مناسب یعنی اکران نوروزی به نمایش درآمد. ترکیب بازیگران، عبور کارگردان از خطوط قرمز و شوخی با مسائلی که تا پیش از این کسی اجازه ورود طنزآمیز به آنها را نمییافت و انبوه حاشیهها و جنجالهایی که از زمان نمایش «اخراجیها» در بیستو پنجمین جشنواره فیلم فجر رخ داده بود، همهچیز را برای فتح گیشه آماده میکرد؛ اتفاقی که خیلی زود رخ داد. سینماروها بیاعتنا به نظر منتقدان به تماشای اولین فیلم بلند دهنمکی شتافتند، به شوخیهایش خندیدند، ترکیب کنجکاویبرانگیز بازیگران (شریفینیا، عبدی، حیایی، دیرباز و...) جذبشان کرد و با استقبالشان باعث فروش میلیاردی اخراجیها شدند.
توفیقاجباری: سالی که «اخراجیها» با انبوه ستارههای پولساز و انواع و اقسام خطشکنیهایش نبض گیشه را در اختیار گرفت، تنها فیلم اکرانشده از محمدرضا گلزار توانست به فروش نزدیک به ساخته دهنمکی برسد. اگر در مورد میلیاردی شدن «اخراجیها» میشد انبوهی از دلایل را برشمرد در مورد «توفیقاجباری» دلیل فروش تنها یک عامل بود؛ گلزار.
توفیق اجباری مدعی روایت زندگی سوپراستاری به نام گلزار بود. اینکه فیلم در این زمینه چقدر به واقعیات وفادار مانده و چقدر از ماجراهای ساختگی بود اهمیتی نداشت. برای تماشاگر، مهم فرصتی برای تماشای گلزار بر پرده سینما بود. فروش بالای «توفیق اجباری» نشان داد که سینمای ایران پس از سالها دوباره صاحب سوپراستاری شده که یکتنه میتواند باعث فروش بالای فیلمها شود. جالب اینکه «توفیقاجباری» در شهرستانها حتی از «اخراجیها» هم بیشتر فروخت.
دایره زنگی: از معدود کمدیهای پرفروش و میلیاردی این سالها که اثری خوشساخت و استاندارد است. اولین ساخته بلند سینمایی پریسا بختآور که پس از ساخت چند سریال تلویزیونی موفق، براساس فیلمنامهای پرنکته از همسرش اصغر فرهادی یک کمدی اجتماعی خوشریتم و سرحال کارگردانی کرد. دایره زنگی برای پرفروششدن همه چیز داشت؛ از شوخیهای پرنکته و سرشار از ارجاع به مسائل روز که خوب نوشته و اجرا شدهاند گرفته تا انبوه بازیگرانی که اغلب هم سرجای خود قرار گرفتهاند؛ مهران مدیری، محمدرضا شریفینیا، امین حیایی، باران کوثری، صابر ابر، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، نگار فروزنده و امید روحانی. دایره زنگی پرفروشترین فیلم سال87 شد و شاید اگر پایان شوکآور و تلخاش نبود بیشتر هم میفروخت.
پریسا بختآور به عنوان کارگردانی که اولین تجربه بلند سینماییاش را میساخت نشان داد که راه و رسم کارگردانی کمدی اجتماعی و معاصر را میداند؛ هر چند توفیق تجاری دایره زنگی نه باعث شد بختآور فیلم دومش را بسازد و نه این نوع کمدی اجتماعی به جریانی در سینمای ایران منجر شد.
اخراجیها2: پس از فروش فوقالعاده قسمت اول، طبیعی بود که توجه همه معطوف به قسمت دوم شود. اما تقریبا هیچکس(حتی دهنمکی) نمیتوانست فروش بالای 3میلیاردتومان در تهران را پیشبینی کند. «اخراجیها2» نزدیک به 3برابر قسمت اول فروش کرد. آن هم در حالی که پس از نمایش فیلم در جشنواره فجر خیلیها اعتقاد داشتند اخراجیها2 به مراتب ضعیفتر از قسمت اول است و حتی برخی از تکرار نشدن توفیقگیشهای اخراجیها میگفتند. با این همه اخراجیها2 در فهرست آثار اکران نوروز 87 قرارگرفت و با حذف «درباره الی» از فیلمهای این اکران، بیرقیب جدی در گیشه ترکتازی کرد. اخراجیها2 وقتی در 3روز اول از مرز200میلیون گذر کرد، پخشکنندهاش حتی وعده گذر از 5میلیارد در گیشه تهران را داد. فیلم پس از 3ماه اکران، گرچه به این رقم نرسید اما با فروش بالای 3میلیارد عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران را از آن خود کرد. درباره دلایل فروش بالا، هرچه درباره قسمت اول گفته شده در مورد قسمت دوم هم صدق میکند.
درباره الی: بهترین فیلم سینمای ایران در سالهای اخیر پس از انبوهی ستایش و تحسین و البته حاشیه و جنجال روی پرده آمد.
«درباره الی» قرار بود در نوبت اکران نوروزی قرار گیرد اما به دلایلی که هرگز به درستی رسانهای نشد، نمایش عمومی فیلم به تعویق افتاد تا اخراجیها2 رقیبی در گیشه نداشته باشد. «دربارهالی» چندماه بعد و در شرایطی نه چندان مناسب اکران شد و
با این وجود خیلی خوب فروخت. سازندگان فیلم البته به فروش بسیار بالاتر فکر میکردند ولی باتوجه بهشرایط خاص آن روزها، «درباره الی» حتی فراتر از پیشبینیها مورد توجه مردم قرار گرفت. نکته مهم این بود که پس از سالها فیلمی پرفروش شده بود که میشد تمام و کمال پایش ایستاد؛ فیلمی که ربطی به جریان مسلط سینمای ایران نداشت؛ نمایندهای از سینمای مستقل و پویا که نشان میداد تنها راه فتح گیشه ساختن کمدی سخیف نیست.
دوخواهر: کپی نعلبه نعل فیلم هالیوودی «2تا زیاده» که در اینجا به جای آنتونیو باندراس، محمدرضا گلزار قرار گرفته. «دوخواهر» نمونه مثالزدنی آثاری به شمار میآید که آشکارا به شعور تماشاگر توهین میکنند. دوخواهری که نقششان را نیکیکریمی و الناز شاکردوست بازی میکنند، چنان ضریب هوشیشان پایین است که تشخیص نمیدهند گلزاری که تنها تفاوتش بستن و باز کردن موهایش است، در واقع یک نفر است نه دو نفر! «دوخواهر» چه در روایت داستان و چه در ساختارسینمایی، فیلمی الکن و ناتوان است و با وجود کپیبرداری دقیق از «2تا زیاده» چندین و چند پله از این فیلم پایینتر ایستاده است. فروش میلیاردی چنین فیلمی در تهران، بار دیگر اهمیت حضور سوپراستار را یادآوری کرد. گفته میشد که گلزار برای بازی در «دوخواهر» دستمزد غیرمتعارفی را دریافت کرده است. با دیدن فیلم میتوان به او حق داد که برای بازی در چنین کار پیش پا افتادهای دستمزد بالا طلب کرده باشد، به خصوص اینکه فروش بالای «دوخواهر» بیشک مدیون بازی گلزار است.
چارچنگولی: ماجرای دوقلوهای به هم چسبیده که باعث رخ دادن اتفاقات بامزهای میشوند، حاصل برداشت از یک کمدی هالیوودی (چسبیده به تو) بود. «چارچنگولی» بیشترین تکیه را بر زوج جوادرضویان و رضاشفیعی جم میکرد و به همین دلیل نیز میلیاردی شد. «چارچنگولی» با اصطلاحات، صحبتها و حرکات خارج از عرف، مرزهای تازهای را گشود. سعید سهیلی کارگردانی که با ساخت فیلمهای دفاع مقدس فعالیت سینماییاش را آغاز کرد و در ادامه به کارگردانی درامهای اجتماعی پرداخت، پس از شکست تجاری چند فیلم، ناچار شد «چارچنگولی» را کارگردانی کند. فروش بالای فیلم باعث شد تا سهیلی به خواستهاش برسد و به نظر میرسد که خیلی هم برایش اهمیت نداشت که منتقدان «چارچنگولی» را یکی از سخیفترین کمدیهای چندسال اخیر سینمای ایران بدانند.
ملک سلیمان: با فروش ضعیف روزهای اول، کسی انتظار فروش میلیاردی از این فیلم را نداشت. اینکه پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران در مرحله اکران به حال خود رها شده، قدری عجیب به نظر میرسید. با این همه از هفته دوم نمایش، حمایتها شروع شد و فروش فیلم هم بالا رفت. در عناصر تبلیغاتی «ملک سلیمان» بیش از هرچیز این تیزرهای پرتعداد فیلم است که در آوردن تماشاگر به سالن ایفای نقش میکند؛ تیزرهایی که اگر بنا بود بابتش پولی گرفته شود، احتمالا هزینهاش از فروش میلیاردی فیلم نیز بیشتر میشد. نقش جلوههای ویژه، موسیقی، فیلمبرداری و در کل حالوهوای متفاوت فیلم را نیز نباید فراموش کرد. «ملک سلیمان» فیلمی است که تماشاگر نمونهاش را در محصولات سینمای ایران مشاهده نمیکند و این خود میتواند عامل جذابیت اثر باشد. با این همه نمیتوان فراموش کرد که فیلم تقریبا فاقد فیلمنامه است و در اتخاذ لحن و نحوه روایت از کاستیهای فراوان رنج میبرد. «ملک سلیمان» میلیاردی شده ولی برای بازگشت سرمایه باید 10برابر رقم فعلی بفروشد.